مردم ندائو یکی از منحصربهفردترین گروههای قومی در زیمبابوه هستند که تاریخی پیچیده دارند؛ تاریخی که اغلب با دیگر اقوام اشتباه گرفته میشود یا تحتالشعاع آنها قرار میگیرد. زبان ندائو زبانی خاص، غنی و متمایز است. کشیش ندادبانینگی سیتول، سیاستمدار برجسته، روحانی و نویسنده اولین رمان ندبلهای با عنوان Umvukela wamaNdebele (قیام مردم ندبله)، اصالتی ندائویی داشت. ندائو یک گروه قومی بومی است که عمدتاً در مناطق جنوب شرقی زیمبابوه، بهویژه در مناطق چیپینگه و چیمانیمانی زندگی میکنند. آنها همچنین در بخشهایی از بیکیتا، دره زامبزی، مرکز موزامبیک تا سواحل آن و بخشهایی از مالاوی حضور دارند.
روایتهای گوناگونی دربارهی معنای واژه «ندائو» وجود دارد. برخی معتقدند که این واژه از سلام سنتی مردم ندائو، یعنی "نداو وی!" گرفته شدهاست. عدهای دیگر میگویند این کلمه در زبان ندائو به معنای "سرزمین" یا "کشور" است. همچنین برخی میپندارند که ریشهی آن از واژهی نگونیAmading'indawo به معنای "کسانی که به دنبال سرزمیناند" گرفته شده، که البته محل بحث است؛ چرا که نگونیها ندائوها را در سکونتگاههای دائمی خود یافتند. برخی مورخان پا را فراتر گذاشته و احتمال دادهاند که ندائوهای باستان یکی از اقوام اجدادی اولیه نگونیها بودهاند، مشابه اقوام امتتهوا، لالا و دبه که همگی از نوادگان تونگا-تکلهها به شمار میروند.
نظریهی دیگری نیز وجود دارد که ندائوها را نوادگان جنگجویان باستانی موزامبیک میداند که با مردم بومی ازدواج کردند. گفته میشود که این جنگجویان با قبایل سان و اعراب دادوستد میکردند. پنج شاخهی اصلی قوم ندائو شامل ماگووا، ماشانگا، واتومبوتی، ماداندا و تِوه هستند. برخی بر این باورند که توتم این قوم، شیر است، بهطوری که واژه ندائو معادل نامهای تاو، سیبندا یا شومبا تلقی میشود. شواهد تاریخی حاکی از آن است که مردم باستان ندائو با قوم خوی/سان در نخستین تعاملات تجاری با اعراب، در ماپونگوبوه آشنا شدند. آنها با اعراب اقلامی همچون مپالو (نوعی پارچه)، جتی، وکوتلو (مهرههای رنگی و طلایی)، گیاهان دارویی، اجزای حیوانات و اشیاء روحانی را معامله میکردند.
زبان و فرهنگ مردم ندائو تحت تأثیر زندگی در کنار قوم شونا، بهویژه گروه مانیکا، قرار گرفت. افزون بر این، دوران امفکانه (Mfecane) نیز تأثیر چشمگیری بر زبان، آداب و رسوم و فرهنگ نداو گذاشت. در پی فتوحات نگونیها در دهه ۱۸۲۰، بسیاری از اجداد ندائو با نسل و تبار نگونی درآمیختند. این تعامل در زبان ندائو، نامها و نامخانوادگیهای آنها بازتاب یافته است. ندائوها تحت سلطهی رهبران نگونی همچون نکسابا و سوشانگان درآمدند. در دوره امفکانه، ارتشهای نگونی – بهویژه زولو، سوازی، ندواندوه، خومالو و ندبله – به موزامبیک کوچ کردند. یکی از این رهبران به نام نکسابا، پادشاهی کوتاهمدتی در منطقه سوفالا ایجاد کرد، اما در سال ۱۸۳۷ توسط رقیبش، سوشانگان، شکست خورد.
سوشانگان پادشاهی غزه را در فلات زیمبابوه با مرکزیت رودخانه سیو ایجاد کرد و سلطه خود را تا جنوب موزامبیک گسترش داد. او مردم ندائو را، که پیشتر در این سرزمین میزیستند، به زیر سلطه خود درآورد. سوشانگان و سپاهیان نگونی او قبایلی چون سونگا، شونگونونو، نگومانه، پرتغالیها، هلنگوه، نیایی، رونگا، شونا، سنگا، چوپی و ندائو را تحت سیطره درآوردند و همگی را تحت نام شانگانی در ملت جدیدی جای دادند.
از این رو، ندائوهای شانگانی امروزی عمدتاً دارای نامهای خانوادگی نگونی مانند: سموایو، سیمانگو، ثابهته، سیبیا، دلیوایو، دوبه، ماکویانا، اندلوکولا، ملامبو، امتتهوا، تودلانا، ملانگا، نکزومالو، هلاتشوایو و سیتول هستند. در استان لیمپوپوی آفریقای جنوبی، دهکدهای به نام گاوو (Govhu) در منطقه مالاموله وجود دارد که ساکنان آن عمدتاً از قوم شانگانی هستند و نامهایی همچون سیتول، میامبو، سیمانگو، مویانا و ماشابا را دارند که در کنار ریشه نگونی، ریشهی ندائو نیز در آنها مشهود است. پادشاهی سوشانگان در سال ۱۸۹۵ و در دوره حکومت نگونگونیه فروپاشید. ندائوها در مقام قومی مستقل که فرهنگ، آداب، رسوم و زبان نگونی را در خود جذب کرده بودند، همچنان به حیات خود ادامه دادند. امروزه زبان ندائو بهعنوان زبانی مستقل در قانون اساسی زیمبابوه به رسمیت شناخته شده و نه گویشی از شونا یا ندبله، بلکه زبانی متمایز با هویتی منحصربهفرد است.
نظر شما